نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
2 سال قبل
0

متن «حکایت: ان شاء الله» و معنی متن:

حکایت

ان شاء الله

 

  • نوع نثر: ساده و روان
  • برگرفته از کتاب: رَوح الارواح
  • نام نویسنده: سمعانی

 

آورده اند که مردی در راهی می رفت و درمی چند در آستین داشت و در عقیدتش خلل بود.

نقل کرده اند که مردی در حال عبور از راهی بود و مقداری سکه نقره داشت که در آستین خود پنهان کرده بود و ايمانش به خدا ضعیف بود.

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

آورده اند

نقل کرده اند

دِرَم

پول نقره

خلل

آسیب

عقیدت

باور، ايمان

 

يکی او را گفت: کجا می روی؟ گفت: دِرَمی دارم به خز فروشان میشوم تا خزی خرم. گفت: بگو ان شاءالله! گفت: به ان شاءالله چه حاجت است؟ که زر بر آستین است و خز در بازار.

يکی به او گفت: کجا می روی؟ گفت: مقداری سکة نقره دارم به بازار لباس فروش ها می روم تا لباسی بخرم. آن مرد به او گفت: بگو اگر خدا بخواهد! مردی که ايمانش ضعیف بود جواب داد: به ان شاء الله گفتن نیازی نیست زيرا پول و سکه همراه دارم و خز هم در بازار وجود دارد.

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

خز

لباس، پوست

ان شاءالله

اگر خدا بخواهد

می شوم

می روم

خرم

بخرم

زر

پول، سکة طلا

چه حاجت است؟

نیازی نیست

خز فروشان

بازار پوست فروشان، بازار لباس فروشان

 

او بگذشت. در راه طرّاری به وی بازخورد و آن زر به حیلت بِبُرد. چون آن مرد واقف شد که زر بِبُردند، خجل وار بازگشت. به اتفاق، همان مرد به او بازخورد و گفت: هان! خريدی؟ گفت: زر بِبُردند ان شاءالله. گفت اشتباه کردی؛ ان شاءالله درآن موضع بايد گفت تا فايده دهد.

آن مرد رفت. در راه دزدی با او برخورد کرد و سکه های او را با فريب و حیله دزديد وقتی مرد با خبر شد که سکه هايش را دزديده اند با خجالت بازگشت. اتفاقاً همان مرد او را ديد و به او گفت: آگاه باش! آيا لباس خريدی؟ مرد بی ايمان گفت: سکه هايم را دزديدند اگر خدا بخواهد.اشتباه کردی انشاءالله بايد در جايی گفت که فايده داشته باشد!

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

طرار

دزد

حیلت

مکر، فريب

واقف

آگاه، باخبر

خجل وار

با خجالت

هان

آگاه باش

به اتفاق

اتفاقاً

موضع

جايگاه، محل

زر

طلا

باز خورد

برخورد کرد

واقف

آگاه

ببردند

دزدیدند

 

تاکید حکایت این است که انجام هر کاری بستگی به خواست خداوند دارد و عبارت «ان شاء الله» هم در آغاز هر کاری به همین قصد گفته می شود.

 

رَوح الارواح في شرح الاسماءِ الملک الفتّاح:

نوشته شهاب الدین احمد بن منصور سمعانی، از عارفان و نویسندگان قرن ششم، این کتاب، با نثر شیوا و ساده، به شرح و توضیح نام های خداوند پرداخته است.


سایر مباحث این فصل